اشتغال زنان افزون بر اينکه پديدهاي چندوجهي است، از ساختارهاي روبنايي اجتماعي نيز بهشمار ميآيد. در نتيجه، پژوهش، مديريت و برنامهريزي براي اشتغال زنان بدون توجه به سلسله علل و عوامل اثرگذار بر آن، امکانپذير نيست.
به گزارش مهرخانه، در سالهای اخیر، مقالات و تحقیقات عملاً رویکرد کمی به مسأله اشتغال داشتهاند؛ بدین معنا که اکثراً در قالب ارائه آمار و ارقام در خصوص میزان و نوع اشتغال زنان صورت پذیرفته و نگاه کمی به میزان رشد اشتغال مدنظر بوده است و توجه به ابعاد کیفی مسأله تا دهه 1380 سهم ناچیزی از پژوهشها را به خود اختصاص داده است. اگرچه این روند از دهه 1380 به بعد تقریباً در یک وزنه متعادل قرار میگیرد و رویکرد کیفی به مسأله اشتغال زنان به معنای توجه به محتوا و کیفیت اشتغال مدنظر قرار میگیرد اما باز هم آنچه که مبنای سیاستگذاریها و اقدامات قرار میگیرد، همچنان وجه افزایش آمار اشتغال زنان است.
«فراتحلیل چهار دهه پژوهش در موضوع اشتغال زنان»، صادقیفسایی، سهیلا، 1394.
اکثر پژوهشهایی که در حوزه اشتغال زنان پرداخته شده است، بیشتر دیدگاه سطحی نسبت به این موضوع داشتهاند و آنچنان تحلیل کیفی مؤثری در این زمینه ارائه نشده است. به عنوان مثال استناد به روند پایین اشتغال زنان در دهه اول انقلاب و رشد این روند در دهه دوم به بعد به معنای رشد کیفی اشتغال زنان نیست و پرداختن به روند اشتغال زنان بدون داشتن نگاهی عمیق به جوانب مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تاریخی نمیتواند کارگشا باشد.
در پژوهشهایی که از بعد از انقلاب تاکنون انجام شده است، همواره شاهد تکرار چند مسأله مشخص مانند میزان حضور کمی زنان در فضای اشتغال کشور، گروههای شغلی زنان در گروههای مشاغل اولیه و ثانویه بودهایم که این تکرار مسائل نشاندهنده چیزی جز تشخیص نادرست از مسأله اشتغال زنان و جوانب واقعی و حقیقی آن در بستر اجتماعی نیست. آمارها نشان میدهد که عمده زنان شاغل در مشاغل دست اول و در سطح مدیریتی تولیدی و دولتی قرار ندارند، بلکه عمدتاً در مشاغل ثانویه حضور دارند. بنابراین اگرچه آمار پژوهشهای صورتپذیرفته از رشد کمی زنان در عرصه اشتغال حکایت میکنند اما ویژگی برجسته اشتغال در این دههها، قرار گرفتن زنان در مشاغل ثانویه بوده است.
اشتغال زنان از نگاه سیاستگذاریها و قوانینسیاستگذاریهای انجامشده در حوزه اشتغال زنان در کشور به دو دسته تقسیم میشوند که عبارتند از سیاستهای تشویقی اشتغال زنان و سیاستهای حمایتی.
سیاستهای تشویقی اشتغال زنان ناظر به سیاستهایی است که عهدهدار گسترش، ارائهکننده تسهیلات و رفع موانع اشتغال با استفاده از اقدامات سیاستی و ارائه برنامهریزی آموزشی و کارآموزی هدفمند جهت ارتقای مهارتهای شغلی و برنامههای اشتغالزایی مستقیم است.
«بررسی سیاستگذاری اشتغال زنان در جمهوری اسلامی ایران»، تاجمزینانی،
علیاکبر، 1392.
سیاستهای تشویقی
اشتغال متناسب زنان، سیاستهایی هستند که مروج اشتغال زنان متناسب با سایر نقشها و
مسؤولیتهای زن و ویژگیهای جسمی و روانی او هستند. در فهرست سیاستهای تشویقی متناسب
با ویژگیهای زنان میتوان به اشتغال زنان همراه با رشد معنوی، علمی و حرفهای زن اشاره
کرد و در کنار آن، بحث مهارتافزایی و ارتقاء شغلی زنان در ماده 54 برنامه چهارم توسعه
مطرح میشود که در آن تمامی دستگاههای اجرایی کشور موظف شدهاند بخشی از اعتبارات
هزینهای خود را برای برگزاری دورههای آموزشی ضمن خدمت هزینه کند.
همچنین توسعه
مشاغل خانگی و بنگاههای زودبازده و حمایت مالی برای راهاندازی کسب و کار خانگی
برای زنان سرپرستخانوار و بدسرپرست و توجه به اهمیت نقش مادری زنان شاغل و تربیت
شایسته فرزندان و ارتقاء مشارکت زنان و اشتغال فارغالتحصیلان زن و در نهایت ایجاد
فرصت اشتغال برای مادران برای ایجاد تناسب میان نقشهای خانوادگی آنها از مصادیق سیاستهای
اشتغال زنان با توجه به ویژگیها و نقشهای فردی و خانوادگی آنان است که مورد توجه
سیاستگذاران قرار گرفته است.
سیاستهای اشتغال متناسب با ویژگیهای زنان
|
شواهد
|
سیاستها و قوانین
|
اشتغال همراه با رشد معنوی، علمی و حرفهای زن
|
ماده 4 سیاستهای اشتغال زنان
|
مهارتافزایی و ارتقاء شغلی
|
ماده 54 برنامه چهارم توسعه، سیاست 102 منشور حقوق و مسئولیتهای زنان، ماده
111 برنامه چهارم توسعه
|
توسعه مشاغل خانگی
|
ماده 80 برنامه پنجم توسعه، ماده 3 بخش 6 برنامه دوم توسعه، ماده 230 برنامه
پنجم توسعه
|
قداست مقام مادری
|
ماده 1 سیاستهای اشتغال
|
حق اشتغال زنان
|
ماده 102 منشور حقوق و مسئولیتهای زنان
|
آموزش اشتغالمحور هوشمندانه
|
فصل 7 سیاستهای ارتقاء مشارکت زنان در آموزش عالی
|
ایجاد فرصت اشتغال در خانه برای مادران
|
ماده 12 سیاستهای اشتغال زنان
|
سیاستهایی که به افزایش کمی اشتغال زنان تأکید دارددر کنار سیاستهایی که به اشتغال زنان با توجه به ویژگیهای خانوادگی و روحی و روانی تأکید دارد، قوانین و سیاستهایی در کشور وجود دارد که بر افزایش اشتغال زنان به لحاظ کمی تأکید میکنند و هیچ مؤلفهای مبنی بر متناسبسازی محیط اشتغال یا شغل با شرایط جسمی و روحی زنان ندارند و از لحاظ قوانین و مقرارت تفاوتی میان کارکنان مرد و زن قائل نیستند.
از جمله سیاستهایی که در این دسته قرار میگیرند میتوان به ماده 2 سیاستهای اشتغال زنان اشاره کرد که ایجاد اشتغال برابر برای زنان را یکی از مؤلفههای تحقق عدالت اجتماعی دانسته است. همچنین در بخشی از سیاستگذاریها به مقوله ترغیب زنان به مشاغل اجرایی تأکید شده است که ماده 6 سیاستهای اشتغال جمهوری اسلامی ایران مراجع قانونگذار را به قانونگذاری در زمینه تشویق و ترغیب زنان در سمتهای مدیریتی و اجرایی موظف میکند.
سیاستهای حمایتی در حوزه اشتغال زنانحمایت از زنان شاغل شامل تلاشهایی است که از یک سو ابزارهای حمایتی برای کاهش فشار ناشی از مسؤولیتهای مضاعف چه در محیط خانوادگی و چه در فضای اشتغال زنان هستند و از سوی دیگر ابزارهای حمایتی را برای فراهم کردن فضای شغلی آنان از حیث ایجاد تناسب بهداشتی فیزیکی با ویژگیهای روحی و جسمی زنان و همچنین سالمسازی آن از حیث عدم اختلاط آسیبزای زنان و مردان و بر هم خوردن آرامش روحی و روانی ایشان فراهم میکند.
شواهد
|
سیاستها و قوانین
|
رعایت عفاف و حجاب
|
ماده 20 قانون مقررات استخدامی نیروی انتظامی و بند 20
ماده 8 قانون رسیدگی به تخلفات اداری
|
عدم اختلاط زن و مرد
|
ماده 35 آییننامه نحوه تشکیل و اداره آموزشگاههای فنی و
حرفهای آزاد
|
حمایت از مادران شاغل
|
ماده 10 سیاستهای اشتغال زنان، تصویب نامه ساعات کاری
روزهای پنجشنبه کارکنان زن شاغل که دارای فرزند هستند، ماده 6 و تبصره 1 آییننامه
اجرای قانون تغذیه با شیر مادر
|
توانمندسازی زنان سرپرست خانوار
|
ماده 39 قانون برنامه پنجم توسعه
|
اشتغال نیمهوقت زنان
|
ماده واحده قانون خدمت نیمهوقت زنان در قانون استخدام
کشوری
|
ممنوعیت کار اجباری زنان
|
ماده 106 منشور حقوق و مسؤولیتهای زنان، ماده 75 قانون
کار
|
دولتها مطابق با اولویت گفتمانی خود به سیاستهای موجود در اشتغال زنان توجه میکنند
با بررسی دقیقتر سیاستها در حوزه اشتغال زنان متوجه میشویم که برخی موضوعات تنها به سیاستها و قوانین محدود مانده و گاهی بدون تصویب هیچ قانونی تنها به صورت یک سیاست مطرح شده است. به نظر میرسد دولتها بنا بر گفتمان و دیدگاههای سیاسی که دارند به موضوع زنان به طور عمومی و اشتغال زنان به طور خاص توجه نشان دادهاند و با تدوین سیاستهای جدید و یا اجرای سیاستهایی که از گذشته در قوانین پیشبینی شده است، سعی در اعمال دیدگاههای خود در حوزه اشتغال زنان داشتهاند که همین امر سبب شده است با تغییر دولتها، سیاستها تغییر کند و ما شاهد روندی پایدار و مداوم در حوزه اشتغال زنان نباشیم.
فضای اشتغال زنان بعد از انقلاب
پس از پیروزی انقلاب برخی دیدگاهها معتقد بودند تنها نقش مهم زنان بایستی در فضای خانواده تعریف شود و فضای عمومی را باید به مردان سپرد. این گفتمان در کنار مسائل ناشی از جنگ بیش از هر چیز تأثیر خود را در اشتغال زنان نشان داد؛ به طوریکه تأثیر این تفکر را در سیاستهای استخدامی دولت در آن زمان میتوان دید.
بازنشستگی زودرس زنان، سیاستهای تفکیک در محیطهای کاری، تعطیلی برخی از مهدکودکهای ادارات دولتی، جابهجایی زنان در پستهایی که همواره شغلهای زنانه محسوب میشدند (مانند منشیگری) با مردان، همه در روند اشتغال زنان تأثیرگذار شد. به این ترتیب سهم زنان شاغل در کل اشتغال کشور از رقم 13.8 در سال 1357 به 8.9 درصد در سال 65 کاهش یافت و نرخ بیکاری زنان از 16.4 درصد در سال 1355 به 25.4 درصد در سال 65 افزايش يافت و به طور متوسط سالانه 24 هزار زن از بازار اشتغال کنار رفتند.
تغییر شرایط سیاسی کشور و غلبه گفتمان توسعهمحور
پایان جنگ تحمیلی و روی کار آمدن دولت جدید، آغاز گفتمان سیاسی جدیدی در کشور بود. در این میان تاحدودی نگاههای حداقلی به موضوع اشتغال زنان متوقف و در سال 68 برنامه اول توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي اجرا شد. در اين برنامه بر افزايش سطح سواد و دانش عمومي افراد جامعه بهخصوص دختران و افزايش زمينههاي مشاركت زنان در امور اقتصادي و اجتماعي تأكيد شده بود.
در همین دوران و در سال 1371 بود که «سياستهاي اشتغال زنان در جمهوري اسلامي ايران» تدوين شد. در اين برنامه از دستگاههاي تبليغاتي و سياسي خواسته شده بود، به گونهاي عمل كنند كه زمينهساز حضور زنان در فعاليتهاي فرهنگي، اجتماعي، خدماتي و توليدي و اصلاح بينش نسبت به اشتغال آنان و ضرورت حضور زنان در مرحله رشد و دوران سازندگي باشد و تلاش براي تغيير نگرش نيروهاي سنتي نسبت به اشتغال زنان در اين دوره مورد توجه قرار گرفت.
روی کار آمدن گفتمان سیاسی اصلاحطلب
با پایان دوره سازندگی و آغاز بهکار دولت جدید، گفتمان اصلاحات بر گفتمانهای سیاسی دیگر پیشی گرفت و بر فضای سیاسی کشور تا حدودی مسلط شد. این دوره همزمان با دورهای بود که مسأله زنان در راستای تحولات بینالمللی و ایجاد فضای باز سیاسی به مسألهای جدی تبدیل شد و ناگزیر به توجه سیاستمداران و گروههای سیاسی بود.
هسته اصلی تفکرات اصلاحطلبان در حوزه اشتغال زنان مشارکت برابر زنان در دستیابی به اشتغال برابر بود که این فرصتهای برابر تنها از طریق برنامههای توانمندسازی میسر بود. شیوههای توانمندسازی زنان در این دوره در طرحهای بلندمدتی در کشور تعریف شد که توسط گفتمان اصلاحات طراحی آن صورت گرفت که عمدهترین آنها را میتوان در برنامه سوم و چهارم توسعه یافت.
گفتمان اصلی اصلاحطلبان و نگاهی که به زن به طور عمومی دارند، به موارد زیر خلاصه میشود:
- تأکید بر نقش مستقل زن در جامعه و خانواده؛
- توانمندسازی زنان و ارتقاء کیفیت زندگی زنان؛
- استفاده از تفکرات نواندیشی دینی در تبیین ساختار خانواده و نقش زنان؛
- ایجاد برابری جنسیتی در حوزه مشارکت اقتصادی؛
- وارد ساختن گفتمانهای بینالمللی و جهانی در خصوص تبیین جایگاه زنان در جامعه.
مهمترین تأثیرات گفتمان اصلاحطلبی بر اشتغال زنان و بازتاب آن در سیاستها
موارد زیر را میتوان از جمله تأثیرات گفتمان اصلاحطلبی بر فضای اشتغال زنان و سیاستگذاریهای کلان دانست:
1- تدوین برنامه سوم توسعه و گنجاندن بندهایی جهت افزایش مشارکت اقتصادی زنان؛
2- اصلاحات در ساختارها و باورها: ایجاد جریان روشنفکری دینی برای کسب مشروعیت تغییر ساختارهای خانواده؛
3- افزایش ورود زنان به دانشگاهها و تغییر در چهره دانشگاهها در طی سالهای 1385-1375؛
4- حمایت از تشکیل سازمانهای غیردولتی و پیگیری مطالبات زنان از متن جامعه و گروههای مدنی زنان؛
5- تدوین برنامه چهارم توسعه و تلاش برای گنجاندن عبارت «عدالت جنسیتی» در برنامه چهارم توسعه.
اشتغال زنان در برنامه سوم توسعه منوط به برداشتن موانع اداری و حقوقی بر سر راه افزایش فرصتهای اشتغال و ارتقاء شغلی زنان (بند ب ماده ۱۵۸ برنامه سوم)٬ حمایت از اشتغالزایی زنان در قالب سازمانهای غیردولتی (بند د ماده ۱۵۸ برنامه سوم) و نیز اولویت زنان بیکار سرپرست خانوار جهت دریافت وام بدون بهره(ماده ۵۶ برنامه سوم) بود و در برنامه چهارم توسعه؛ ماده 111 بر گسترش فرصت مشارکت زنان در کشور، ارتقاء مهارت های شغلی و افزایش کارآیی زنان از طریق دورههای آموزشی ضمن خدمت ( ماده ۵۴)٬ تساوی دستمزد مرد و زن در برابر کار همارزش، برابری فرصتها برای زن و مرد و توانمندسازی زنان از طریق دستیابی به فرصتهای اشتغال مناسب بهواسطه طرح "برنامه ملی توسعه کار شایسته" (ماده ۱۰۱) تاکید کرده است.
به دنبال تدوین برنامههای توسعه سوم و چهارم و توجه به اشتغال زنان، طرح های پژوهشی، سمینارها و کارگاههای آموزشی متعددی در این سالها شکل گرفت که هرکدام به نوعی در تغییر نگاه جامعه نسبت به زنان و آگاهی زنان نسبت به وضعیت خود نقش داشتند.
زنان از دیدگاه گفتمان اصولگرایی
گفتمان اصولگرا، با تأکید بر مفاهیم و ارزشهای بنیادین مانند دین، عدالت و اخلاق و تأکید بر هویت بومی و فرهنگی با رویکرد اجتهاد دینی خواستار ارائه قرائتی خالص از اسلام است. تأکید این گفتمان در توجه به مسائل زنان، فاصله گرفتن از اندیشههای غربی و آموزههای فمینیستی و اهمیت دادن به خانواده و ترسیم نقش زن به عنوان عضو اصلی و کانونی نهاد خانواده است. البته این حضور و مشارکت سیاسی- اجتماعی زنان را نیز پذیرفته و آن را در جهت نقش و جایگاه زن در خانواده مورد توجه قرار میدهد.
بخشی از مهمترین گزارههای گفتمان اصولگرایی درباره زنان به قرار زیر است:
- تأکید بر تعریف نقش زنان در بستر خانواده؛
- گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه و ترویج آن در ادارات و محیطهای شغلی؛
- آموزش و گسترش اشتغال زنان متناسب با نقشهای جنسیتی؛
- توجه به برنامهها و سیاستهایی در راستای ایجاد تعادل میان اشتغال و نقشهای خانگی زنان.
اقدامات عملی دولت اصولگرا در حوزه اشتغال زنان
با شکلگیری دولت نهم و دهم که جزئی از جریان اصولگرایی کشور بهشمار میرفت، برقراری تعادل میان اشتغال زنان و نقشهای خانگی آنها مبنای برنامهریزیها و سیاستگذاریهای دولت در امور زنان قرار گرفت. بر این اساس کاهش زمانی برای اشتغال زنان ابتدا به صورت بخشنامه در برخی وزارتخانهها مطرح و بعد به صورت لایحه از سوی دولت به مجلس ارائه شد. پس از آن دولت طرح دورکاری زنان شاغل در روزهای پنجشنبه و استخدام زنان به صورت پارهوقت را ارائه داد.
بخشی از اقدامات عملی دولت اصولگرا شامل موارد زیر است:
- ارائه برنامههای اشتغال زنان با رویکرد خانوادهمحور شامل دورکاری، اشتغال نیمهوقت و کاهش ساعات کاری و گسترش مشاغل خانگی و افزایش مدت مرخصی زایمان؛
- در اولویت قرار دادن زنان سرپرست خانوار و زنان بدسرپرست در برنامههای اشتغالزایی زنان؛
- تأکید ماده 230 برنامه پنجم توسعه بر مشاغل خانگی و تلاش جهت درآمدزایی در حوزه خانواده (این امر با هدف سالمسازی محیطهای کاری، کاهش اختلاط زن و مرد و در راستای گسترش فرهنگ حجاب و عفاف مورد توجه قرار گرفته است)؛
- توجه به برنامههای توانمندسازی زنان بهویژه زنان نخبه و زنان سرپرست خانوار.
گفتمان اعتدالگرا
با اتمام دولت دهم، جریان سومی متولد شد که در شعارهای خود داعیه تفکراتی میانه و بینابین را داشت. گفتمان اعتدالگرا هرچند که همواره در ساحت سیاسی کشور به طور غیررسمی و بالقوه موجودیتی غیرمستقل داشت، اینبار در قامت یک گفتمان مستقل و در قالب ساختار دولت حضوری رسمی یافت و همین ویژگی باعث شد که ماهیت گفتمانی این جریان سوم در تمامی حوزهها مبهم بماند.
رییس دولت یازدهم در وعدههای انتخاباتی خود، بر زنان و مسایل مربوط به آنان تأکید بسیار داشت و وعده برابری بین زن و مرد را داد. شهیندخت مولاوردی، معاون سابق رییسجمهور در امور زنان و خانواده نیز همواره اشتغال زنان را یکی از دغدغههای مهم دولت معرفی کرد.
بخشی از اقدامات دولت اعتدالگرا شامل موارد زیر است:
- وعده تدوین سند سیاستی اجرایی اشتغال پایدار زنان که تاکنون به سرانجام نرسیده است؛
- گنجاندن واژه عدالت جنسیتی در برنامه ششم توسعه؛
- اجرای برنامههای توانمندسازی زنان شهری و روستایی.
تأثیر نگاههای سیاسی بر کیفیت اشتغال زنان در کشور
به نظر میرسد تمامی توجهاتی که در حوز اشتغال زنان در طی سالهای اخیر بهوجود آمده، تحتتأثیر تحولات سیاسی داخلی قرار داشته است که این مسأله باعث شده در تشخیص صحیح مسائل اشتغال زنان دچار مشکل شویم.
حوزه اشتغال زنان در کشور بیشتر از آنکه متأثر از نگاه اقتصادی و اجتماعی باشد، متأثر از نگاهی سیاسی است و حتی در آن هنگام که به مشارکت اقتصادی زنان میپردازند، به دنبال ایجاد زمینههایی برای افزایش مشارکت سیاسی زنان هستند؛ چراکه همواره در مسائل مشارکت اقتصادی و اجتماعی زنان نگاهی حداقلی وجود دارد و بسیاری از گروههای سیاسی آن هنگام که قدرت را به دست میگیرند، کمتر به عملکرد دولت در تغییرات ساختاری و بنیادی توجه میکنند و تنها در سطح رویکردهای اتخاذی در عرصه سیاسی اکتفا میکنند.
با مرور گفتمانهای گروههای سیاسی حاکم بر کشور و تأثیر آن بر سیاستهای حوزه اشتغال زنان متوجه میشویم که بهطور کلی 2 دیدگاه مختلف در حوزه اشتغال زنان وجود دارد: یکی از این دیدگاهها جنبه مقایسهای با اشتغال زنان در غرب دارد که تقریباً به یک گفتمان تبدیل شده است و بیشتر از آنکه بر سیاستهای مبتنی بر جنسیت و ویژگیهای زنان توجه کند، سعی در افزایش کمی اشتغال زنان در کشور دارد و در مقابل آن، دیدگاهی است که به اشتغال زنان از نگاه اسلام اشاره میکند ولی این دیدگاه نیز نتوانسته تاکنون اهداف خود را عملی سازد.
انتهای پیام/ 950815